دستگیری ۴ شرور در بولوار رسالت مشهد وسوسه‌ای که ممکن است به قیمت جانمان تمام شود | مثلث خطر صورت کجاست؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (۱۳ تیر ١۴٠٣) | افزایش دو تا چهاردرجه‌ای دما در سطح استان حوالی یک استخر پرماجرا | روایت شهرآرانیوز از چالش‌های مربوط به بوستان کوهسنگی پیش‌بینی حضور بیش از ۵ میلیون زائر ایرانی در مراسم اربعین ۱۴۰۳ اهدای ۴۰ هزار بسته معیشتی به محرومان خراسان‌رضوی به‌مناسبت چهلم شهدای خدمت+ فیلم شهید رئیسی ویترین خدمت به محرومان بود آمادگی بیمارستان شهید کامیاب مشهد برای خدمت‌رسانی به زائران و مجاوران حرم امام‌رضا(ع) استعمال سالانه بیش از ۲۰ پاکت سیگار فرد را در معرض ابتلا به سرطان ریه قرار می‌دهد «گیسو»؛ یوزپلنگ جدید در پارک ملی توران ۶ نکته کاربردی که در خرید سیسمونی باید رعایت کنیم ماه خودمراقبتی: بیدارکردن توانایی بالقوه افراد برای مراقبت از خود اجرای متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان در صندوق آینده‌ساز | سه میلیون تومان علی‌الحساب پرداخت شد (۱۳ تیر ۱۴۰۳) اوقات گران‌قیمت فراغت | چطور کلاس‌های تابستانه ارزان پیدا کنیم؟ راز تیغ زنی مامور قلابی از دلالان ارز خیابان امام خمینی(ره) مشهد سفر به مشهد گران‌تر از قبل شد! در نشست هم‌اندیشی با کارشناسان تغذیه در مشهد مطرح شد: ۵۰ درصد بیماری‌ها با رژیم غذایی مرتبط هستند
سرخط خبرها

آخرین اخبار چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

شاید وقتی دیگر

  • کد خبر: ۱۳۸۰۶۶
  • ۱۳ آذر ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۰
شاید وقتی دیگر
چه روز‌ها و شب‌هایی که امکان سراغ‌گرفتن از عزیزانمان و مهربانی‌کردن به آن‌ها را داشتیم و به فردا موکول کردیم. غافل از اینکه همان لحظه آخرین فرصت ما بوده است.

«شاید وقتی دیگر» بوی غفلت می‌دهد؛ غفلت از اینکه انسان می‌پندارد فرصت‌های آتی قطعا ایجاد می‌شود یا اینکه آدمی حتما زنده است و می‌تواند آینده را درک کند. این در‌حالی است که هیچ انسانی نمی‌تواند به ساعت یا لحظه بعد حضور خود در دنیا اطمینان داشته باشد و هر آن ممکن است اتفاق یا حادثه‌ای فرصت را از انسان بگیرد. پس چرا باید آنچه اکنون می‌توانیم انجام دهیم، به فردا بیندازیم؟

این مقدمه را گفتم تا در «باب مهربانی» سخن بگویم. چه روز‌ها و شب‌هایی که امکان سراغ‌گرفتن از عزیزانمان و مهربانی‌کردن به آن‌ها را داشتیم و به فردا موکول کردیم. غافل از اینکه همان لحظه آخرین فرصت ما بوده است. خدا همه اموات شما را رحمت کند. یکی از دوستانم در‌همین‌راستا خاطره‌ای تلخ برایم تعریف کرد. گفت: پدرم به من زنگ زد و بعد از سلام و احوال‌پرسی، از من خواست که ناهار را در کنار آن‌ها صرف کنم.

من هم قبول کردم. فقط گفتم اجازه بدهید به منزل بروم، کار کوچکی دارم انجام بدهم، لباس‌هایم را عوض کنم، خدمت می‌رسم. پدرم گفت: بابا جان منزل نرو. اول بیا زودتر ناهار بخوریم. من خواستم اجازه بدهد ابتدا بروم کارم را انجام دهم و بعد بیایم. پدرم که گویی ناامید شده بود، آه سردی کشید و گفت: پس زودتر بیا، منتظریم. من هم بعد از اینکه کارم را انجام دادم و در مسیر منزل پدری رانندگی می‌کردم، با خودم حرف می‌زدم: فرقی نداشت، الان هم کارهایم را انجام دادم، هم ساعاتی را با خیال راحت می‌توانم کنار پدر‌و‌مادرم باشم.

وقتی رسیدم، مادرم از من استقبال کرد و گفت: بابا داخل اتاق رفته استراحت کند تا تو صدایش کنی، من هم ناهار را می‌کشم. داخل اتاق که رفتم، دیدم پدر عمیق‌تر از همیشه به خواب رفته است. هر چه صدایش کردم، پاسخی نداد و تازه فهمیدم چه فرصتی را از دست داده‌ام. هر وقت یادم می‌آید، از ته دل می‌سوزم و خودم را سرزنش می‌کنم که چرا به خواست پدرم عمل نکردم.

این خاصیت دنیاست که همواره حسرت را به دل انسان می‌اندازد. پس باید تا می‌توانیم، فرصت‌ها را غنیمت بشماریم و برای خدمت به خلق خدا و مهربانی به یکدیگر امروز و فردا نکنیم؛ به‌ویژه در ارتباط با والدین، همسر و فرزندان، این امر اهمیت بیشتری دارد و ممکن است غفلت از آن‌ها، کیفیت زندگی را کاهش دهد. مهربانی‌کردن نیاز به تمرین و آموزش دارد. بسیاری از ما یاد نگرفته‌ایم احساساتمان را بروز دهیم، دل عزیزانمان را شاد کنیم و به زندگی سخت و پر‌مشغله امروزی با عواطف رنگ و طراوت ببخشیم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
در دور دوم، شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->